سخت میترسم که چشمم تاهمیشه تر بماند

عقده های زخمیم گوشه ی دفتر بماند

شعله ی چشمت بگیرد در نگاهم تا همیشه

در زلال اشکانم شاخ نیلوفربماند

بغضهای کهنه ام روی دستم مانده امشب

ترسم این اتشفشان در وسعت خنجر بماند

نیمه شب باران بگیرد خلوت خاموش چشمم

خاطرات خیس من تا صبح،پشت در ویلان بماند

در هجوم ازدهام این خیابان های مبهم

سایه ی من زیر پای سایه ی دیگر بماند

در میان شعر هایم شعله ی شوقت بپیچد

از تمام هستی ام یک مشت خاکستر بماند

شبها وقت افطار             

دستهای خالیت را با خلوص و بی الایش بالا ببر...

و چند دقیقه ای صبر کن

تا بقیه هم بتونن یه چیزی بخورن

 
در دنیا هر عاقلی بینی بر دل غمی دارد

               دلا دیوانه شو،دیوانگی هم عالمی دارد

 اندکی بیا بهتر شویم

       یا نه اصلا ادمی دیگر شویم

  از همین امروز هنگام نماز

          با خدای خود صمیمی تر شویم

همسایه مون زنگ خونه رو زده رفتم درو باز کردم میگه: خونه اید؟میگم:پ نه پ منو که میبینی اخرین مدل ایفن تصویری پیغام گیرم لطفا پیغام خود را بگذارید.

رفتم گل فروشی میگم کاکتوس دارد؟میگه واسه دکور میخوای؟ میگم پ نه پ یه شتر خونمونه اینو میبرم که احساس غربت نکنه فکر کنه خونشونه. 

اگر سنگ در مسیر اب نباشد صدای اب زیبا نیست ، پس از سنگ های در مسیرت ناراحت نباش و تلاش کن.