کتاب بیشعوری اثر ارزشمند دکتر خاویر کرمنت به عنوان راهنمای عملی شناخت و درمان خطرناکترین بیماری تلخ تاریخ بشریت است به اعتقاد نویسنده لذت با شعور شدن ارزش تمام سختیهایی که در این راه طی می کنیم دارد. ما باید در جامعه ای زندگی کنیم که اعتماد حس همکاری، وفاداری امتیاز محسوب می شود نه اسباب تحقیر و تمسخر نویسنده در جایی از کتاب اشاره می کند که سال ها قبل می خواسته این کتاب رو بنویسه اما ان زمان هنوز خودم تبدیل به یک ادم باشعور نشده بوده و خوشحال هست که این کار رو نکرده چون باز هم مطالبی که ارایه می داده چون از ذهن خودش که هنوز درمان نشده بیرون امده پس کمکی به ارتقای سطح فرهنگی جامعه نمی کرده
ممکن است ما نتوانیم تعریف درستی از بیشعوری داشته باشیم اما همه ما تا یک ادم بیشعور می یینیم به راحتی اونو‌ می شناسیم یک بیشعور کسی هست که رفتار وقیح و نفرت انگیزی را به صورت کاملا ارادی و عمدی از خود بروز می دهد و از ایجاد اختلالی که در کارها به وجود اورد و ازاری که به دیگران رسانده قلبا خوشحال هست.
یک بیشعور برای درمان بیشعوری باید اول از همه قبول کنه به یک چنین بیماری دچار هست
ممکن است ما نتوانیم تعریف درستی از بیشعوری داشته باشیم اما همه ما تا یک ادم بیشعور می یینیم به راحتی اونو‌ می شناسیم یک بیشعور کسی هست که رفتار وقیح و نفرت انگیزی را به صورت کاملا ارادی و عمدی از خود بروز می دهد و از ایجاد اختلالی که در کارها به وجود اورد و ازاری که به دیگران رسانده قلبا خوشحال هست.
یک بیشعور برای درمان بیشعوری باید اول از همه قبول کنه به یک چنین بیماری دچار هست
نه باهوش بودن و نه کودن بودندهیچکدام مانع از ابتلا به این عارضه نمی شوند. به عبارت دیگر بیشعوری مرض است که می تواند هر کسی را در هر زمانی بدون مبتلا کند.
به طور کلی هر کس در برهه ای از زندگی به یک کار وقیح دست می زند اما تا شرایط به حالت عادی بر گشت از کرده خود پشیمان می شود اما یک بیشعور به دنبال فراهم کردن شرایط دیگری برای نمایش بیشعوری خود است
یکی از تعاریفی که برای بیشعوری ارایه شده است این است که انان همواره در پی کسب اخرین درجه قدرت و مقام هستند بیشعورها اغلب اخلاق تهاجمی و قلدرانه شان شناخت اگر با قلدری به نتجه نرسند سعی می کنند قانو را دور بزنند و اگر باز هم نتیجه

نگرفتند سعی در متهم کردن دیگران به توطعه می کنند، بیشعور ها عادت ندارند کاری را به تنهایی انجام دهند اگر موفق شدن وانمود می کنند که نتیجه تلاش خودشان بوده و اگر نشدند دیگران مقصرند در امور تجاری و کاری ما اغلب با مدیران زیادی از این قبیل برمی خوریم
بیشعور ها همیشه تمایل دارند برای خود حد و مرز داشته باشند در اداره میز و صندلی و اتاق و همچنین در خانه انان از سلاح خشم زیاد استفاده می کنند برای حصول نتیجه و همچنین از مشخصات بارز این افراد غر زدن های زیاد است هوا ابری است چرا ابری است لعنت و ....
 دکتر روید در کتاب در میاد بیشعور ها می نویسد :
اسیب رسانی و مردم ازاری را به طور خودکار انجام می دهند اینان شما را در موقعیت های بحرانی قرار می دهند و سپس شما را رها می کنند تنها می گذارند حواستان را از امور محوله دور می کنند و در نتیجه زمانی که کار به نحو مطلوب انجام نشود شما را سرزنش نی کنند
بیشعورها واقعیت ها را انکار می کنند واین را نوعی هنر می دانند.
بیشعور ها عاشق به اسارت گرفتن هستند نظام برده داری این حس انان را به خوبی ارضا می کنند همیشه خواهان این هستند که افراد زیادی را زیر دست داشته باشند .
 بی شعورها علاقه زیادی به موقعیت، ثروت، علم ، ماشینشان دارند
 بی شعور ها علاقه زیادی به شنیدن درد دلهای شما دارند انان نه تنها دلگیر نمی شوند بلکه خوشحالی قلبی هم می رسند انان از لابه لای حرفهای شما به دنبال ضعفها و ناکامی های شما هستند و همواره شما را مشاوره ای نادرست می دهند که منجر به افسرده گی بیشتر می شود
بیشعور همیشه دوست دار
ند یک سر و گردن از شما بالاتر باشند تا زمانی که بالاترند با مدارا و مهربانی با شما برخورد می کنند اما همینکه شما برای ارتقا وضعیت خود تقلا کردید انگاه ماهرانه زیر پای شما را خالی می کنند
بیشعورهای مدنی به همه چیز معترض هستند از ازادی به عنوان حربه استفاده می کنند به عنوان مثال شاکیان باران های اسیدی خودشان هم نمی دانند باران اسیدی چیست و چه مضراتی دارد اما معترض هستند .
اما به نظر من بدترین نوع بیشعورها بیشعورهای مذهبی هستند کسانی که از حربه دین و مذهب برای رسیدن به اهداف خودخواهانه خود استفاده می کنند کسانی که به تظاهر به دین و مذهب برای خود کار و کاسبی راه انداخته اند گروه دیگر از این دسته ب

یشعورهایی که غم و افسرده گی خود را می خواهند به همه منتقل کنند
نوع دیگری از بیشعورها بیشعورهای بیچاره هستند کسانی که نیاز دارندتوجه دیگران را به خود جلب کنند با بزرگ نشان دادن بیماریها با کش دادن امور محوله مثل تهیه گزارش کار و امور خانه داری چرا به این جهت که می خواهند کار خود را زیاد و پر اهمیت نشان دهند و توجه دیگران را به خود جلب کنند
اما بیشعور های اجتماعی را ما به خوبی در زندگی روزمره با انها مواجه شده ایم و یا جسارتا شاید خود ما هم به نوعی مبتلا به ان باشیم بیشعورهای اجتماعی است شک نکنید شهروندی که اشغال و مواد اضافی را به بیرون پرتاب می کند یک بیشعور است زمانی که به طبیعت می رویم و ان را الوده می کنیم بیشعوریم وقتی به حیوانات بی پناه ازار می رسانیم بیشعوریم
و ان میزبانی که برای فخر فروشی میز غذا را با غذاهای رنگا رنگ مزین کرده و در انتها تمام ان خوراکی ها را روانه سطل زباله می کند بی شک یک بیشعور واقعی است جالب اینکه اگر شما از رفتن به مهمانی امتناع کنید با دلسوزی فریب کارانه جای شما را خالی می کنند و از منزوی بودن شما غمگین می شوند
همانطور ملاحظه می فرمایید بیشعوری به شاخه های متعدد تقسیم می شود هر کدوم از ما ممکنه به نحوی بیشعور باشیم و یا در مرحله ای از زندگی به این افت گرفتار باشیم مهم این هست که بدونیم کجا بیشعور هستیم و سپس در درمان خودمون همت کنیم و جامعه رو از افت بیشعوری نجات بدیم
ایا تاکنون به مهمانی دعوت شده اید که هیچ تمایل به رفتن ندارید اما مجبور به رفتن شده اید ایا مجبور شده ا
ید با توجه به مشکلات مالی زیاد برای ان مهمانی ناخواسته جهت حفظ ابرو جلوی اقوام و دوستان کادوی گرانقمیت تهیه کنید بدون شک انان که شما رابه زور مجبور به شرکت در چنین مراسمی کرده اند بیشعور هستند
واقعیت تلخ انست که بوی گند بیشعوری از سراسر دنیای ما به مشام می رسد و اگر برای زدودن ان کاری نکنیم، به فاجعه خواهد انجامید . فاجعه ان وقتی ست که دیگر این بو را احساس نکنیم به این دلیل که شامه مان به ان عادت کرده باشد